¤ مقـاله – ضرورت تناسب در حساسیت ها
? عباس عبـدی
هر مجلسی دو وظیفه اصلی تقنین قانون و نظارت بر امور را دارد. تأیید و رد وزرا هم در ذیل این وظیفه اخیر تعریف میشود. تمامی هزینهها و درآمدهای دولتی مملکت باید تحت نظارت مجلس انجام باشد و مطابق قانون اخذ و مصرف شود. اگر مجلس به این وظایف خود به درستی عمل کند، سالانه صدها میلیارد تومان که سهل است بلکه هزاران میلیارد تومان به نفع کشور و اقتصاد جامعه و مردم است و در چنین شرایطی پرداخت 30 میلیارد تومان 3000 نماینده و به ازای هر کدام یکصد میلیون تومان) نه تنها اشکالی ندارد که خوب هم هست و نماینده صادق هم نباید از علنی و رسانهای شدن آن نگران شود بلکه این حق جامعه است که از این پرداختها مطلع باشد و از آن دفاع هم کند، مشروط بر اینکه آنان وظایف خود را درست انجام دهند.
اما اگر مجلس قانونی بنویسد که اجرای آن از سوی دولت را با خواهش و تمنای رئیس مجلس درخواست کند و رئیس دولت هم صریحاً بگوید که ما قانون را مشروط به اینکه چنان و چنین باشد یا نباشد، اجرا میکنیم، چنین نمایندگانی، اگر یک ریال هم بگیرند باز هم از کیسه ملت رفته است، چه رسد به اینکه یکصد میلیون مازاد بر حقوقشان دریافت کنند. نمایندهای که در رأی دادن به وزرا و نظارت بر کار آنها چنان عمل میکند که در تاریخ مجلس این کشور ثبت و ضبط خواهد شد، حقوق پرداختی جاری هم به او اضافه بر عدالت و انصاف است.
نمایندگانی که با صرف ساعتهای زیاد از وقت مجلس و بودجه ملت، ساعات ادارات و بانکها و نیز عقب و جلو شدن ساعت را به قانون تبدیل میکنند و سپس با خواهش و تمنا درخواست اجرای آن را دارای و بنا به ادعای خودشان اجرا هم نشود، چه جایی برای دریافت دستمزد و کمک هزینه و... از سوی آنان میماند؟
گروهی که شعار عدالتجویی آنان در راهیابی به مجلس گوش فلک را کر کرد و از اسراف و تبذیر و حقوقهای چند میلیونی انتقاد کردند، طبعاً حقی برای دریافت این مبالغ ندارند و اگر هم چنین حقی را برای خود تعیین کردند، حق دیگران است که آنان را به باد انتقاد بگیرند.
نمایندهای که مخالف رسانهای شدن این مبلغ است، به طور عادی پذیرفته است که این حق او نیست و دوست ندارد که دیگران از آن مطلع شوند؛ دیگرانی که اطلاع از این مسأله حق آنان است اما نمایندهای هم که در میان این همه کمکاریها و اشتباهکاریهایی که ضرر و خسارت آن برای جامعه هزاران بار بیشتر از کل مبلغ پرداختی است، فقط به این موضوع انتقاد میکند، در حقیقت نعل وارونه میزند تا با سوار شدن بر موج احساسات عمومی، اذهان از مشکلات اصلی منحرف شوند.
علیرغم تمام اینها به نظر میرسد که احتمالاً بهتر است نمایندگان را از گرفتن این مبلغ محروم نکرد، زیرا کسانی که با سازوکار امور کشور آشنا نیستند، نمیدانند که چه امکانات عجیب و غریبی در بهرهمند شدن مادی برای اینگونه افراد فراهم است که ظاهراً هیچکدام هم منع قانونی ندارد یا حداقل قابل پیگیری حقوقی نیست؛ پیگیری رسانهای هم که در این موارد ممکن است و نتیجه هم میدهد، معمولاً به دلایل متعدد از جمله ترس، رخ نمیدهد. گرفتن انواع و اقسام مجوزها (اعم از مدرک تحصیلی تا مجوزهای تولیدی و موسسات و...) و نیز بدهبستانهای نامرئی که از جیب جامعه تأمین میشود، آنقدر رواج دارد و عادی است که در صورت نپرداختن این مبالغ، احتمال بسیار دارد که این رفتارها فراگیر شده و دود آن بیشتر به چشم جامعه برود.
شعارهای فریبنده را باید تبدیل به شعارهای دیگری کرد. مسلح بودن به عقلانیت و مسوولیتپذیری، دارا بودن دانش و تخصص، ملتزم بودن به حقوق ملت و استیفای آن، صد بار مهمتر از این است که وضع اقتصادی و درآمدی یک نماینده چگونه است. نمایندگانی که عملکرد آنان موجب حداقل یک درصد رشد اقتصادی بیشتر نسبت به وضع موجود شود، حتی اگر نفری 200میلیون تومان بگیرند، صد بار ترجیح دارند به گروهی که از باب بیاطلاعی و ناآشنایی خود وضع اقتصاد را بحرانیتر میکنند اما هیچ پولی از خزانه ملت نمیگیرند. زیرا گروه اول از یکسو خود را منتفع کرده و از دیگرسو جامعه را اما گروه دوم نهتنها خود منتفع نشده است بلکه جامعه را هم به خاک سیاه مینشاند و بدتر از این گروه کسی است که خود را منتفع مینماید اما جامعه را متضرر میکند. اینکه یک نماینده یا مقام مسوول لباس ارزان بپوشد، هیچ حسنی ندارد، سهل است که بسیار هم بد است. آنچه که مطلوب است درک و فهم علمی اقتصاد و مسائل جامعه از سوی آنان است. آنچه مهم است، فراهم کردن شرایط و زمینهها برای اظهار نظر و مشارکت آحاد جامعه در حل مسائل و ارائه راهبردها و طرحها از سوی آنان است.
حساسیتهای ما و جامعه درباره مشکلات و خلافها باید متناسب باشد و تا وقتی این تناسب ایجاد نشد، امیدی به بهبود شرایط خود نباید داشته باشیم. ویژگیهای فردی امثال متواضع بودن، سادهزیست بودن در مسوولان و... به شرطی که ریاکارانه و متقلبانه نباشد، خوب است اما در برابر ویژگیهای ضروری دیگر اهمیت چندانی ندارد.
کاربلدی و دانش در حوزه مربوط به وظیفه و مشارکتجویی، داشتن صداقت و شفافیت و پرهیز از دروغگویی و ریا و تظاهر و تزویر و نیز التزام به پاسخگویی بسیار مهمتر از ویژگیهایی پیشین است