¤ مقـاله - چرا مردم نباید حقایق را بدانند؟
?میرزا بابا مطهری نژاد
در هفته گذشته نقل و قول های متفاوتی از میزان سرمایه گذاری خارجی در ایران را شاهد بودیم. در حالی که رئیس جمهور در گزارش خود مدعی شد: «سیل سرمایه های خارجی به سمت داخل کشور از رشد تصاعدی برخوردار است» در توضیح ادعای خود سرمایه های ورودی به کشور در سال های 84 تا 86 را به تفکیک ارائه کرده براساس این گزارش در 3 سال اول دولت نهم، 33 میلیارد دلا ر سرمایه خارجی وارد کشور شده است. اما روز چهارشنبه سوم مهر گزارش آنکتاد منتشر شد که براساس آن میزان سرمایه های خارجی وارد شده به ایران از سال 1990 تا سال 2007 یعنی در 18سال 5/29 میلیارد دلا ر اعلا م شد، در حالی که ترکیه در همین مدت با 145 میلیارد دلا ر جذب سرمایه مقام اول منطقه را کسب کرده است. وضعیت اقتصادی حامعه و میزان اشتغال نیز رقم 33 میلیارد دلا ر را نشان نمی دهد.
سرمقـاله اعتماد ملی : موجبات همصدایی
سفر محمود احمدینژاد به نیویورک فرصت جالبی است تا ایشان بتواند به طرح دیدگاههای همیشگی و سنتی خویش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بپردازد. این چهارمین سفر وی در دوره ریاستجمهوری 4 ساله به آمریکا است. تا پیش از ایشان هیچ رئیسجمهوری بیش از یک یا دو بار به این اجلاس پای ننهاد. در اجلاس جاری نیز تنها بیش از 50 رئیس کشور حضور مییابند اما گویا احمدینژاد بر این باور است که حضور هرساله وی در این مراسم، دارای بار فراوانی برای منافع کشور است. فارغ از درستی یا نادرستی این تصور، در آستانه این سفر، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا که نزدیک به دو قرن رقابت دوشادوش و البته پرتنش در عرصه سیاسی آمریکا را عهدهدار هستند، به صورت مشترک بیانیهای را امضا کردند تا با تشکیل مرکز <سیاست دوحزبی آمریکا> با نام <اتحاد علیه ایران هستهای> به مقابله با آنچه که از نظر خود خطر هستهای ایران مینامند، بپردازند.
¤ مقـاله- ویروس تفرقه
?یدالله طاهر نژاد
زمزمه اختلاف اصلاحطلبان اگرچه برای جناح رقیب دلنشین و آرامشبخش است، اما برای همفکران و همراهان تاسفبار و یاسآلود. ناکامیهای پیاپی اصلاحطلبان که از شورای اسلامی شهر تهران در دوره دوم انتخابات آغاز شده به برکت تفرقه دوستان، کماکان ادامه دارد و ظاهرا چشمانداز روشنی را نوید نمیدهد مگر آنکه اراده قاطبه فعالان این عرصه بر دگرگونی شرایط موجود تعلق گیرد. آنچه این روزها در جراید به نقل از بزرگان این جبهه به گوش میرسد، حاکی از آن است که هنوز عبرت لازم از این ناکامیها تحصیل نگردیده و شیوههای شکست خورده همچنان مورد توجه و بهرهبرداری این دوستان حاشیهنشین است. آیا وقت آن نرسیده که عوامل ناکامیهای گذشته بهدور از تعصبات جناحی و با نگاه کارشناسی شناسایی و با بیان صمیمی و از سر خیرخواهی اعلام شود؟ آیا این لازمه اخلاق سیاسی نیست که خیل طرفداران یک جبهه سیاسی از اشتباهات و غفلتهای رهبران خود آگاه شده و نسبت به آن تامل کنند؟ اگر چنین است چرا این انتظار بحق هواداران جبهه اصلاحات توسط روسای آنان برآورده نمیشود؟
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
إنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ(1) وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ(2)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ(3) تَنَزَّلُ الْمَلاَئِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا
بِإِذْنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ أَمْرٍ (4) سَلاَمٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ(5)
¤ مقـاله- امید که این صداها شنیده شود
سرمقاله اعتماد ملی ۲ مهر ۸۷
سرانجام اتفاقی که ماهها همه کارشناسان اقتصادی منتظرش بودند، روی داد. حسب رفتار و سنت دولت نهم، طهماسب مظاهری باید خیلی زودتر از سمت خود برکنار میشد اما ماندگاری او بر کرسی خیابان میرداماد این گمانه را تقویت کرده بود که شاید این بار کارشناسان بر سیاستمداران غلبه نمایند و شاید دولت نهم یک بار هم که شده تصمیم بگیرد از کارشناسی در مقابل اراده سیاسی حمایت کند. اما چنین نشد. در نبردی که میان آمال سیاسی مدیران دولت نهم و اقلیت کارشناسی بانک مرکزی که مسوول سیاستهای مالی کشور است رخ داده بود، سرانجام این آرزومندان سیاست و کلیدداران قدرت بودند که فاتح شدند. طهماسب مظاهری در طول دوران کوتاه ریاست خود ، تلاش کرد با نقدینگی افسارگسیخته و تورم سرسامآور مقابله کند. او طرفدار سیاست انقباضی در برابر تهاجم انبساطیهای دولت نهم بود. دولتی که تنها در طول 3 سال گذشته به اندازه کل تاریخ اقتصاد ایران نقدینگی داشته است.