گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

مقاله - خاستگاه رای در ایران ، دکتر زهرا پیشگاهی فرد

 

×  مقاله - بررسی انگیزه های رای دهندگان ایرانی ،خاستگاه رای در ایران

 ?دکتر زهرا پیشگاهی فرد؛ دانشیار دانشگاه تهران

 

 þخاستگاه آراء مردم در ایران بسیار متنوع و متفاوت از یکدیگر است. چنانچه نقشه های پراکندگی آراء مردم متناسب با خاستگاه رای آنها ترسیم شود ، این تنوع و تعدد خاستگاه رای مردم در قلمروهای جغرافیایی هر حوزۀ انتخابیه قابل رویت است شاید در هیچ کشوری این همه تنوع خاستگاه در تصمیم گیری مردم نقش نداشته باشد که در کشور ما دارد. منظور ازخاستگاه رای آن انگیزۀ اولیه ای است که در تک تک افراد رای دهنده بوجود آمده و بر اساس آن رای آنها شکل می گیرد.

خاستگاه های رای را در ایران می توان به ترتیب زیر بازشماری کرد


Œ آراء سیاسی : در هر حوزه انتخابیه روشنفکران، تحصیل کرده ها و طبقاتی که دغدغه آنها فراتر از مسائل شخصی است از آراء سیاسی برخوردارند و خاستگاه رای تمایلات سیاسی آنان است. این دسته از افراد عمدتاً درحوزه های انتخابیه ای که شهرهای بزرگ را شامل می شوند بیشترند. این افراد صرف نظر از اینکه نماینده توجهی به نیازهای روزمره داشته باشد یا نداشته باشد متناسب با خط فکری و سیاسی او رای خود را تنظیم می کنند. دو جریان سیاسی چپ و راست گذشته  که امروزه به عناوین اصلاح طلب و اصولگرا تغییر نام داده اند مهمترین جریاناتی هستند که آراء این دسته از شهروندان را شکل میدهند. 


 

  آراء شرعی : دسته ای از مردم خاستگاه رایشان صرفاً دینی و ایدئولوژیک است. این افراد با اعتقاد به اینکه نفس رای دادن از واجبات شرعیه است تحقیق در مورد شخص رای گیرنده را بر خود ضروری و تکلیف نمی دانند. جهت گیری آراء این افراد را معمولاً گروههای مرجعی تعیین می کنند که خود شرعی بودن رای را، ترویج کرده اند و طبیعتاً آراء مردم به سمت نامزدهایی معطوف می شود که آنان مدنظر دارند.  به هر حال این دسته از مردم نیز بنا به اعتماد به فرد یا گروه مرجع نامزد یا نامزدهایی را بر می گزیند که مستقیم یا غیر مستقیم به آنها اعلام شده است.


 
Žآراء ترقیخواهانه:  خاستگاه آراء ترقیخواهانه عمدتاً معطوف به عالمان ، دانشگاهیان و افرادی است که چون در پی شرایطی بهتر هستند با مطالعه زندگی نامه های نامزدها ، برنامه های آنها و یا با ترتیب دادن جلسات چالشی با نامزدها افراد مترقی و دانشمند را بر می گزینند. این دسته از افراد در حوزه های انتخابیه که دارای دانشگاه و مراکز علمیه است بیشتر حضور دارند و رای آنها رای ترقیخواهانه است.

 آراء مبتنی بر نیازهای روزمره:  در بسیاری از نقاط و به ویژه در سطوح پایین جامعه انتخاب یک نماینده مبتنی بر نیازی است که رای دهندگان در زندگی روزمره خود با آن مواجه هستند. این نیازها به شدت در محدودۀ تقاضای فردی و نه عمومی و دسته جمعی خلاصه می شود نگاه رای دهنده به نماینده نه نگاه به یک قانونگذار بلکه نگاه به یک پارتی سفارش کننده برای پیشبرد امورات روزمره او است. این نوع رای دهی بویژه در سالهای اخیر در اکثر حوزه های انتخابیه بسیار متداول شده است. بر خلاف سالهای اولیه انقلاب که حفظ نظام و تصمیم گیری برای بهبود شرایط در قلمرو جغرافیایی ملی مورد نظر رای دهنده بود امروزه در بسیاری از موارد نامه دادن و نامه گرفتن از نماینده به منظور مسائل کاملاً شخصی مورد توجه است. بنابراین نامزدهایی برای این دسته از افراد قابل رای گیری هستند که برای نیازهای روزمرۀ آنان به مسئولین محلی نامه و سفارش نامه نوشته و یا به آنها وعده رفع مشکلات روزمره تک تک افراد جامعه را دهند

 آراء از سرلجبازی:  در ایران لزوماً همه آراء بر مبنای رسیدن به یک هدف سیاسی یا تأمین یک نیاز روزمره نیست. دسته ای از مردم صرفاً به منظور لجبازی با شخص یا با یک ارگان به نامزدها رای می دهند. مبنای رای آنان گرایش به فردی که به او رای می دهند نیست بلکه گریز و مقاومت در برابر فردی است که مایل نیستند صاحب رای شود و یا مقابله با ارگانی خاص برای شکستن تصمیم آن است. این نوع رای دهی بویژه در انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیار متداول است. یک نمونه از این نوع رای دهی را در دورۀ پنجم مجلس شورای اسلامی در حوزۀ انتخابیه اصفهان شاهد بودیم که مردم این شهر به دلیل لجبازی با یک ارگان بالا دستی ، بیشترین رای را به همسر یکی از رد صلاحیت شدگان دادند تا لجبازی خود را با آن ارگان به نمایش بگذارند. این در شرایطی بود که رای دهندگان ، فرد رای گیرنده را اصلاً نمی شناختند بویژه که نه همشهری آنها بود و نه حتی یکباردر میان آنها ظاهر شده بود


 ‘ آراء دولتی : خاستگاه برخی از آراء دستورات از بالا تعیین شده است. این نوع آراء معمولاً توسط بالاترین مقامات رای گیری حوزه انتخابیه و عمدتاً به منظور حفظ موقعیت شغلی و از طریق سیستم های نامحسوس شکل می گیرد. از این نمونه آراء در دورۀ هشتم می توان فرمان برخی از فرمانداری ها به مسئولین شوراهای شهرها و روستاهای حوزه های انتخابیه را نام برد که با بوجود آوردن جوی خاص به نفع بعضی از کاندیداهای مورد نظر با ایجاد نگرانی برای اعضاء شوراها آنان را مستقیم و غیر مستقیم وادار کردند تا رای مردم را در جهت نماینده ای خاص هدایت کنند

 ’ تک رای های مدیریت شده:  این نوع آراء معمولاً توسط نامزدهایی شکل می گیرد که در شرایط رای گیری یا نماینده اند و یا از موقعیت بالا در حوزه های انتخابیۀ بیش از یک نماینده برخوردارند و امکان مدیریت آراء مردم را به دلیل ارتباط با آنها در دست دارند. متأسفانه درسالهای اخیر این نوع آراء به شدت رواج پیدا کرده است و نامزدهای انتخاباتی بویژه آنانی که در حال حاضر نماینده اند و به دلیل نمایندگی فعلی و وجود طرفداران با نفوذ در شهرها و روستاهای حوزه انتخابیه امکان جهت دهی به آراء را دارند از این روش به مقدار زیادی بهره می برند. 

“ آراء نگران : خاستگاه این دسته از آراء معمولاً نگرانی رای دهندگان از آینده خود است. دسته ای از افراد صرفاً برای آنکه در شناسنامه های آنها مهر رای دادن خورده شود و به جهت نگرانی های بعضاً موهوم مانند نگرانی از آینده شغلی ، حرفه ای و یا حتی رفت و آمدهای خود به خارج از کشور به پای صندوق های رای می روند. این دسته از افراد معمولاً یا آراء باطله به صندوق می ریزند و یا به خیل کسانی می پیوندند که از پا صندوقی ها برای رای دادن کمک می خواهند

 

” آراء سرگردان و بی هدف : در تمامی صندوق های رای گیری به دلیل عدم  آگاهی مردم از نامزدها به تعداد بسیار زیاد و نامحدود افراد رای دهنده هستند که نمی دانند به چه کسی رای دهند، و در همان پای صندوق ها بنای به تصمیم گیری دارند. این گونه افراد در صندوقهای سیار مورد شکار صندوقداران قرار می گیرند. آنها معمولاً رای افراد را خود می نویسند و خود تعیین می کنند. در صندوقهای ثابت نیز بعنوان کمک به فرد رای دهنده بویژه که وی دارای سواد هم نباشد نظر خود را به نام او در برگه تعرفه می نویسند و به صندوق می اندازند. بنابراین آراء سرگردان و بی هدف که تعداد آنها بسیار هم زیاد است همواره در جهت نامزدی سمت و سو پیدا می کنند که عوامل وی در کنار صندوق های ثابت و سیار بصورت رسمی حضور دارند. این شرایط عمدتاً نصیب نامزدهایی می شود که به دلیل داشتن سمت های اجرایی قبلی یا نماینده بودنشان در حین نامزدی برای دوره بعد، از قدرت و نفوذ برخوردارند

 

 •آراء مشروط : یکی از خاستگاههای رای که اخیراً بسیار متداول شده است آراء مشروط است. بدین معنا که شخص رای دهنده با تماس با نامزد انتخاباتی رای دادن خود را مشروط به انجام کاری از طرف نامزد نمایندگی برای خود می کند. برای مثال با صراحت به نامزد انتخاباتی می گوید من به شما رای می دهم به شرط آنکه برای دختر در خانه ماندۀ من همسر پیدا کنی. این نوع رای دهی یعنی آراء مشروط متأسفانه در جامعه ما رو به افزایش است. آن دسته از آراء را که جنبه خرید و فروش دارد را نیز می توان در زمرۀ آراء مشروط به حساب آورد زیرا رای دهنده، رای خود را به نامزد مورد نظر مشروط به تأمین مبلغی پول تخصیص می دهد

 

  Eنتیجه گیری :


خاستگاه های رای در ایران متفاوت و متنوع است. همین تعدد خاستگاه رای مانع از تشکیل مجلسی همگرا و وزین در راستای اهداف کلی و ملی می شود. نظر به اینکه بیشترین خاستگاه رای نماینده اینجانب شده کدامیک از موارد ده گانه فوق باشد بر تصمیم گیری نماینده در قوانین تأثیرگذار است. سخنان بیش از دستور نمایندگان نشان دهندۀ دغدغه هایی است که عمدتاً بر اساس خاستگاه رای حوزه انتخابیه آنان شکل گرفته است. در بررسی نطق های قبل از دستور نمایندگان ردپای انواع خاستگاه های دهگانه فوق بوضوح مشهود است .گر چه جمهوری اسلامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است و مهمترین جلوۀ این مردم سالاری دینی شرکت مردم در انتخابات است اما اگر خاستگاه رای مردم اصلاح نشود هدف جمهوریت به مرور زمان تغییر می کند و در نتیجه مجلس که عصارۀ ملت است از چنان چند صدایی ناموزونی برخوردار می شود که حاصل آن جز آنکه وقت فراوان صرف شده و نتیجه کم گرفته شود چیزی نخواهد بود. یکی از مهمترین رسالت دانشمندان بویژه دانشمندان علوم اجتماعی و سیاسی اصلاح خاستگاه رای مردم است. جهت دهی صحیح اندیشه های سیاسی که بویژه در رفتارهای انتخاباتی مردم انعکاس می یابد از جمله اموری است که بتدریج و توسط دانشمندان یک ملت بویژه از طریق رسانه ملی امکان پذیر است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد