گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

مقاله - جامعه خودآگاه و منزلت خردمندان ، جعفر گلابی

 

 ¥جامعه خودآگاه و منزلت خردمندان

 ?جعفر گلابی

 

 ±می خواهی عیار جامعه یی را بسنجی، جایگاه عالمان و دانشمندان و فرهیختگان آن جامعه را ببین. از گذشته های دور چون پادشاهان و سلاطین قدر علم و هنر و ادب را می دانستند خواسته یا ناخواسته معدل فهم و شعور و فرهنگ جامعه را بالا برده اند و چون به هر دلیل عالم ستیزی کرده فرهیختگان را به انزوا رانده اند علاوه بر اینکه شأن و شوکت حکومت خویش را نازل کرده اند، پایه های استحکام و رشد جامعه را متزلزل ساخته اند. 

 

 

حقیقت برای شناخت هر جامعه یی جایگاه فاضلان و حکیمان و فقیهان و و ادیبان معیار بسیار مناسبی است تا با دقتی بالا فضیلت و درجه آن قوم معین شود. اگر در قدیم چنین بوده است در حال حاضر که قدر علم و ادب به تناسب دانسته شده بیشتر باید به سراغ اندیشمندان و بزرگان رفت و کرسی منزلت شان را محکی برای درک و تشخیص مختصات جامعه دانست. امروز باید کلاه قضاوت بر سر نهیم و محکمه انصاف برپا کنیم و بجوییم که اندیشمندان مان در هر حوزه یی چه قدری دارند و آیا در صدر می نشینند یا دامان خویش برمی چینند تا از بلا و مزاحمت ایمن بمانند؟ هرچند سخن آقای خاتمی مبنی بر بازنشستگی مشحون از تعارف بود و به صور مختلف تاویل یافت، ولی تلنگری بود تا از همین روزنه او باب عالم شناسی و فاضل نوازی باز شود و مردمان بدانند که دانشمندان شان کجایند و چه احساسی دارند و چه میزان در امور جامعه موثرند؟ اگرچه از خاتمی انتظار جسوری می رود که توسن خدمت را به جای اول خویش بازگرداند و سخنش از خط سهو و سیاست فراتر نرود ولی چه کسی است که نداند امروز در این مقال بلند و مقام موثر به چالش گرفتاریم و اگر حرف اقتصاددانان مسموع نیست، سخن سیاستمداران زیرک و آینده نگر هم به جایی نمی رسد. قصه غم انگیز بازنشستگی رسمی جمعی از اساتید پرآوازه دانشگاه و هجرت برخی دیگر از آنها این گمان را قوت می دهد که نکند اشاره خاتمی به احساسی که در حال انتشار و گسترش است هشداری پرمعنا است که اگر دامنگیر شود خسارات عظیم معنوی به بار خواهد آورد؟ اگر سیاستمدار فاضلی چون خاتمی که در درون و برون ایران محبوب و محترم است و در دو دوره پرالتهاب ریاست جمهوری تجارب ارزشمند و احتمالاً منحصر به فردی کسب کرده است تمایل به انزوا پیدا کند و جامعه هم به فوریت آن نهی و نفی نکند بلکه عده یی برای متاع زودگذر سیاست استقبال نشان دهند، حساب دیگر افاضل و اساتید و اعاظم و اکابر روشن خواهد بود. مگر کم داریم یاران بزرگ انقلاب که هم اینک در خانه نشسته اند و از جریان امور نگران و اندیشناکند؟ واقعیت آن است که هیچ اجتماعی به رشد و تکامل و توسعه نمی رسد مگر اینکه اوزان آن جامعه علاوه بر صدرنشینی، کثیر و مختلف و مسموع النظر باشند و هیچ جامعه یی راه انحطاط و ضعف و سستی را نمی پیماید مگر اینکه یکجانبه گرا شود و خود را از آرای متفاوت و متعهد محروم سازد. هرچند تعارف خشک و خالی آقای خاتمی برخی را مشعوف و مسرور ساخت، ولی امید است که هرگز جامه جدیت به خود نپوشد و محرومیت مردمان را سبب نسازد. نه تنها خاتمی که ایران به همه دانشمندان و فرهیختگان و صاحب نظران و استادان و تجربه دارانش از چپ و راست و لشگری و کشوری و دانشگاهی و حوزوی داخل نشین و خارج نشین متعهدش نیازمند است. اگر این معنای بزرگ و راهگشا روزی همه گیر و بدیهی شود که هیچ جریان و جناحی بر طبل نفی کلی رقیب نکوبد و خود را عین حق و حقیقت محض نداند و هرکس را محق خدمت تلقی نماید قطعاً آن روز قفل اصلی توسعه ایرانی باز شده است و احساس بازنشستگی پیش از موعد هیچ اندیشمند و خدمتگزاری را فرا نخواهد گرفت. جامعه خودآگاه که بر صلاح و فساد خویش بینا است خوب می داند که در غیبت خردمندان راه را گم خواهد کرد لذا نسبت به کوچک ترین نشانه های انزوای آنان حساسیت نشان می دهد. اکنون هم قرائن و شواهد آنقدر است که به سادگی از کنار احتمال این عیب و نقص بزرگ عبور نکنیم.

9 منبع : روزنامه اعتماد

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد