¤ مقاله - هویت چیست؟
? حامد محقق
اصولا « هویت » چیست؟ هویت درلغت وجود، هستی و ذات معنا شده است. هویت، غالبا به معنای حقیقت شی یا شخص که صفات جوهری او را در بردارد، بکار می رود. بیشتر روانشناسان « هویت » را نقطه مقابل بی هویتی یا گم کردن خویش قرار می دهند و شکل گیری و قوام هویت را در تحقق احساس، تداوم و ثبات جستجو می کنند. برخی دیگر نیز آنچه موجب شناسایی انسان شود را « هویت » می نامند. یعنی عاملی که باعث تمایز یک فرد از دیگری می شود. پس مقوله هویت در این تعریف در خلا ایجاد نمی گردد، بلکه حتما باید یک خود و یک غیر وجود داشته باشد وگرنه شناسایی معنا نمی یابد. عده ای نیز از « هویت »، به عنوان چیستی و کیستی خود یاد می کنند. نکته بسیار باریکی در این تعریف نهفته است. تا ما ندانیم که بودیم، نمی توانیم بدانیم که هستیم. یعنی شناخت هستی ما وابسته به شناخت تاریخی ماست. پس تا ندانیم که چگونه به جایی که هستیم رسیده ایم، نمی توانیم بدانیم که به کجا می رویم. این نکته، اهمیت درک گذشته و شناخت دقیق آن یعنی مطالعه تاریخ رانشان می دهد. درک و شناخت درست از تاریخ ، گذشته و تجربه آموزی از آن بی شک منشا آثار مثبت در فرآیند توسعه همه جانبه در قالب های مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... خواهد بود.
هر فردی اگر بتواند به پرسش های زیر پاسخ درست و متقاعدکننده پیدا کند، مطمئنا هویت اصیل خود را پیدا خواهد کرد:
1- بداند جایگاه و منزلت او چیست ؟
2- آگاه باشد که چه پیوند ها و رشته هایی او را به خود و جهان خارج از خود وابسته می کند؟
3- درک کند که در مقابل خود و دیگران چه نقشها، وظایف و مسئولیت هایی بر عهده دارد؟
4- شناخت منطقی مبتنی بر واقعیت، از فعالیت خود و دیگران بدست آورد.
5- نسبت خود را با گذشته، حال و آینده بدرستی دریابد.
همانطوری که مشخص است در این سئوالات تمام مراحل زندگی انسان چه دنیوی و چه اخروی مطرح است و یقینا پاسخ صحیح به این پرسشها، هر انسانی را به هویت حقیقی و واقعی خود رهنمون خواهد بود و چراغ هدایت او در پیمودن مسیر دشواری خواهد بود که گذشتن از پیچ و خم های دشوار آن فقط با شناخت هویت و حفظ آن ممکن خواهد بود و باعث خواهد شود که حرفی برای گفتن در جامعه جهانی داشته باشیم.