گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

گذار - درد را باید گفت ...

وبلاگ شخصی مهندس حامد محقق

به بهانه واگذاری تیم های لیگ برتر تهرانی به شهرستانها، حامد محقق

 

%به بهانه واگذاری  تیم های لیگ برتر تهرانی به شهرستانها%

? حامد محقق

 

« گل ، داربی ، تکل ، کرنر ، خطا ، آفساید ، پنالتی ، کارت زرد و قرمز و  نود دقیقه »  همگی  ذهن آدمی را به پدیده ای جهانی معطوف می کنند بطوری که هر روز بر جذابیت و همه گیریش افزوده می شود. پدیده ای جالب و سرشار از هیجان بنام « فوتبال ». درست است که ورزش وسیله ای مهم برای پالایش روح و سلامتی تن می باشد ولی بدون تردید  باید اذعان کرد  هیچکدام از رشته های ورزشی نتوانسته به محبوبیت ، در آمد زایی و ... فوتبال برسد.  بی شک فوتبال به عنوان یک رشته ورزشی در سرتاسر جهان هوادارانی پرشور و پر تعداد دارد. هیجان ، نمایش روح جوانمردی ، تمرین روحیه مبارزه طلبی ، حواشی جالب تر از متن بازی و بسیاری عوامل درون و بیرون زمین موجب شده این ورزش به عنوان پدیده ای بدیع و نو ظهور مطرح گردد ، بطوریکه بسیاری مسایل سیاسی ، بحرانهای مختلف درونی ممالک و صد البته مشکلات تمام نشدنی زندگی موقعی که یک بازی فوتبال را پخش می شوند به بوته فراموشی سپرده می شوند. برای مثال فقط فوتبال است که می تواند مبارزه کاتالانهای متعصب نماد جنبش کارگری با مادریدی های نماد جنبش رویالیستی را به دیگ جوشان ابراز احساسات بدل کند گویی برنده شدن در آن ماورای یک مسابقه صرف ورزشی است. به این اضافه کنید دربی های مختلف در قاره های مختلف مثل بازی ریورپلات – بوکا یا میلان و اینتر و یا استقلال – پرسپولیس و نیز نبرد تیم های ملی دول متخاصم در گذشته مثل انگستان – آرژانتین  یا ایران – آمریکا .

 

 

 

اگر از این مقدمه گویا عبور کنیم به فوتبال آن هم از نوع ایرانی اش می رسیم. فوتبالی که 7 سال پیش با درایت و مدیریت مهندس صفایی فراهانی قالب عوض کرد و نام لیگ برتر را یدک کشید. البته باید اعتراف کرد که لیگ ما فقط اسم لیگ برتر را یدک می کشد ولی جز رد و بدل شدن پولهای بی حساب و کتاب ( چند برابر حقوق یک کارمند با سابقه سی سال خدمت با تحصیلات عالیه ) و نیز شماره های لاتین فرقی با لیگ آزادگان ندارد که این موضوع نیاز جدی به بررسی و کار کارشناسی زیادی دارد تا آنالیز گردد. با وجود این مسایل ، لیگ برتر ایران 7 ایستگاه را سپری کرده و تیمها بدون استثنا در تدارک آمادگی برای حضور قدرتمندانه در آوردگاه هشتم هستند. اما آنچه که در آستانه شروع این دوره بیش از هر چیز ذهن ها را به خود مشغول کرده بحث واگذاری تیمهای لیگ برتری به شهرستانهاست. فرایندی که سال پیش با انتقال پاس از تهران به همدان شروع شد و امسال مجددا با واگذاری فولاد نوین سپاهان اصفهان به فولاد خوزستان کلید خورد. همین چند روز پیش نیز صبا باطری به قم ؟! و پیکان به قزوین ؟! انتقال یافت و گویا به مبارکی مقدمات انتقال راه آهن به ساری نیز فراهم شده است. همین مسائل به وضوح نشان می دهد که دیگر سیاست ، لابی های قدرتمند و بسیاری معادلات معلوم و نیز مجهول سایه سنگین خود را بر این ورزش نه تنها در جهان بلکه در کشور ما نیز گسترانده است.

اصولا باید از متولیان این امر باید پرسید هدفشان از این  نقل و انتقالات چیست ؟ آیا گسترش عدالت در مقوله ورزش است ؟ آیا جذب تماشاگر بیشتر ، مورد توجه است؟ آیا این فرایند با هدف آینده نگری و پشتوانه سازی برای فوتبال ملی صورت می گیرد؟  و بسیاری از این آیاها که پایانی ندارد  ...

آذربایجان و فوتبال؟! ایامی را به یاد می آوریم و به فراموش کنندگان بازآفرینی می کنیم که در طول سالهای نه چندان دور فوتبال قدرتی و تاکتیکی آذربایجان در سطح اول کشور با حضور سه تیم خود نمایی می کرد. ایامی که حضور قدرتمندانه تیم ملی در میادین مختلف مدیون و مرهون آذربایجانی ها بود ، امثال  دایی ، باقری ، دین محمدی و...  . هنوز فراموش نکرده ایم که تراکتور سومین تیم پر طرفدار کشور است . هنوز حضور مودبانه و منش والای تماشاگران آذربایجانی را در ورزشگاه های پیر باغ شمال و جدید یادگار در برابر چشمانمان خود نمایی می کنند ، حضوری که جلوه ای از فرهنگ و مدنیت فاخر  و ثمین این زاد و بوم است. 7 سال است اهالی آذربایجان در تب و تاب صعود به لیگ برتر خون دل می خورند ولی مسئولین براحتی تیمها را به قم ، قزوین ، ساری منتقل می کنند. شاید من در طول این سالها در اشتباه بوده ام و این شهر ها ، فوتبالی ریشه دار تر و پر تماشاگر تر از فوتبال آذربایجان دارند. اما ... اما ،ما آذربایجانی در طول تاریخ نشان داده ایم که غیرت در رگهایمان می جوشد . ما حاصل عرق جبین خود را می خوریم ، ما نیازی به این حاتم طایی های مدیران نداریم . ما خودمان با استعداد ، تعصب ، غیرت و ... به لیگ برتر خواهیم آمد و از مسولین نیز تشکر می کنیم که این بذل و بخشش را در حق ما روا نداشتند . چرا که ما ترک زبانها به بهترین وجه چندین بار نشان داده ایم که می توانیم  غیر ممکن ها را ممکن کنیم. یا علی مدد ...

خدایا ! شکوه هیچ بودن را هرگز از من مگیر.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد